Welcome to April's Life

Same as before

چهارشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۹، ۰۳:۳۳ ق.ظ

هر دوی ما شکست قبلی تو رابطمون داشتیم...هر دو میدونیم که زخم خورده ایم...هر دو نسبت به آدم ها بی اعتمادیم...هر دو میترسیم...هر دو نمیدونیم سمت و سوی ارتباط فعلیمون به کجا میخواد بره..و متاسفانه هر دو انسان های ریسک گریز و بزدلی هستیم! .امشب صحبتش پیش اومد و معلوم شد جفتمون این ترس رو داریم که رابطمون رو جدی تر کنیم مبادا روزی جدا شیم و خودمون و طرف مقابل دوباره ضربه بخوریم...کلی نوشتیمو حرف زدیم..منم گفتم تو خیلی درد کشیدی من نمیخوام منم یه درد دیگه شم برات..گفتم بین عقل و احساسم خیلی درگیرم..یادمه شبای اول حتی تا صبح نمیخوابیدم انقد فک میکردم..یه جا دیگه به جفتشون گفتم شات آپ و نخواستم به هیچکدوم گوش بدم...بعد پرسبد خب آخرش چی؟ یعنی اخر باید یه تصمیم بگیریم به هرحال...و من جوابی نداشتم برای سوالش...😔 خیلی برزخ بدیه...نمیتونمم ازش دل بکنم بدبختی😆 از اونور میدونم رابطه جدی شه اول بدبختیامه..این شد که فعلا تصمیم خاصی نگرفتیم و طبق روال سابق ادامه خواهیم داد😐

موافقین ۰ مخالفین ۱ ۹۹/۰۳/۱۴
April April

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی