بنویسم که به یه یادگار بمونه:
هفته پیش تولدش بود و یه ساعت مچی قشنگ و مجلسی براش گرفتم که مبالغ زیادی هم از جیب برفت👀 و تولد خودمم دو روز پیش بود که فعلا فقط تبریکشو دریافت کردم و نمیدونم قراره چی نصیبم بشه از یار😄حتی نمیدونم کی قراره ببینمش...چون احتمالا این هفته جفتمون میریم سفر و نیستیم...ولی با توجه به سوابق قبلی کادوهاش زیاد انتظار چیز قابل توجهی ندارم😁 میگن مادیات مهم نیس..مهم اخلاقه...در نتیجه سعی میکنم تمرکزم رو اخلاق و معنویات باشه!!
بعد دو سال رابطه هنوز هم مصرانه میگه از ازدواج خوشم‌نمیاد! منم حالا مدلم ازدواجی😆 نمیدونم چرا دارم همچین رابطه ای رو پیش میبرم!! البته میدونمااا ولیی عقلانی و منطقی آدم نباید وارد همچین رابطه ای شه...وارد هم شد نباید ادامه اش بده...ادامه هم داد نباید طولانیش کنه..بنده هر سه مورد اخیر رو انجام دادم😊 و متاسفانه از یه آدم بالغی که به تازگی وارد ۳۲ سالگی شده اینکارا بعیده ولی اندر معایب بالا رفتن سن اینه که حال نداری با آدم تازه ای آشنا شی و دوباره از اول یه نفر رو کشف کنی...ترجیح میدی همون جزیره ی دور افتاده ی کشف شده خودتو داشته باشی و اوقات فراغت اندکتو با همون سپری کنی...آره خلاصه شما مث من نباشین...از این روابط دوری گزینید😑
وقتی بهم میگن چقد این روزا حالت خوبه درحالی که من روزهای خوبی رو نمیگذرونم!
قشنگ مشخصه ظاهر و باطنم متفاوته و هیچکسی حتی شک نمیکنه من تو رندگیم مشکلی داشته باشم!! تازه میگن چقد خوب که انقد حالت خوبه!!! خدایاااا😐
